سه کشور ژاپن، آلمان و ایران دارای نظام های سیاسی، اقتصادی و مدل مدیریت محلی متفاوت اند. نظام سیاسی در ژاپن نیمه متمرکز و نظام اقتصادی آن سرمایه داری اجتماعی است. نظام سیاسی در آلمان فدرال و نظام اقتصادی آن بازار آزاد است و نظام سیاسی در ایران تمرکزگرا و نظام اقتصادی آن دولتی است.
نظام های سیاسی نقش مهمی در ثروت آفرینی و خلق ارزش در اقتصاد کشورها بازی می کنند. در ساده ترین تقسیم بندی می توان کشورها را از نظر نظام سیاسی، به کشورهایی با نظام سیاسی متمرکز و کشورهایی با دولت های محلی و غیرمتمرکز تقسیم کرد.
سه کشور ژاپن، آلمان و ایران دارای نظام های سیاسی، اقتصادی و مدل مدیریت محلی متفاوت اند. نظام سیاسی در ژاپن نیمه متمرکز و نظام اقتصادی آن سرمایه داری اجتماعی است. نظام سیاسی در آلمان فدرال و نظام اقتصادی آن بازار آزاد است و نظام سیاسی در ایران تمرکزگرا و نظام اقتصادی آن دولتی است.
ژاپن
ژاپن کشوری با نظام سیاسیِ تا حدودی متمرکز است اما نظام اقتصادی آن سرمایه داری است که در تولید ثروت و درآمدزایی حتی از آلمان هم موفق تر عمل کرده است. یک دولت توسعه گرای پاک دست در 47 استان ژاپن که به طور عمده در 4 جزیره این کشور متمرکز هستند، سنگ بنای تولید ثروت را گذاشت و دولت به مرور از دهه 90 تا سال های بعد، بخش مهمی از اختیارات اقتصادی خود را به این استان ها واگذار کرد. امروز ژاپن بعد از آمریکا و چین سومین کشور دارنده بیشترین تولید ناخالص داخلی در جهان است و آلمان، انگلستان، فرانسه و هند از نظر بزرگی اقتصاد در رتبه های بعد از ژاپن قرار دارند. این کشور نیمه تمرکزگرا با اختیاراتی که از نظر سیاسی به دولت و استان های خود داد، توانست از بسیاری از اقتصادهای سرمایه داری موفق تر عمل کند.
آلمان
غیر از ژاپن، می توان به نظام سیاسی آلمان اشاره کرد که نامتمرکز و مشارکتی است. آلمان پس از ژاپن یکی از اقتصادهای بزرگ جهان است و تورم در آن کمتر از 2 درصد گزارش شده است. امروز 16 ایالت آلمان با کمترین مداخله دولت غیرمتمرکز مستقر در برلین، در عرصه اقتصادی و سیاسی فعالیت می کنند. می توان گفت ایالت های آلمان نسبت به استان های ژاپن از نظر تولید ثروت مستقل تر وو موفق تر و بدون مشارکت دولت مرکزی عمل می کنند. اما در مقابل، ایالت های آلمان موظف اند بخشی از تولید ثروت خود را به عنوان مالیات به دولت فدرال بپردازند و دولت هم ایالت هایی که از توان اقتصادی ضعیف ترند را، حمایت می کند. ایالت های آلمان در سیایستگذاری داخلی خودمختارند. سیاست در سطح ایالتی مثل سطح کشور دارای ارگان های خود براساس تقسیم قواست. ایالت ها قوه مقننه، مجریه و قضاییه، دولت و حتی نخست وزیر و پرچم مستقل خودشان را دارند. بخشی از موفقیت آلمان در درآمدزایی با اتکا به این مدل سیاسی را ناشی از عدم تمرکز شهرک های صنعتی در مناطق بزرگ و پایتخت آن می دانند.
ایران
ایران کشوری با اقتصاد دولتی است. بیشترین اختیارات در دست دولت تمرکزگرای توزیعی (نه تولیدی) است که تمایل چندانی به واگذاری اختیارات اقتصادی در تسلط خود به دولت های محلی و نهادهای غیردولتی را ندارد. یکی از ویژگی های مهم همه دولت های ایران از نظر اقتصادی تمایل عمیق به انحصار بوده است. دولت به دلایل متعدد تمایل دارد بیشترین سهم را در فعالیت های اقتصادی کشور داشته باشد و با وجود سه دهه تلاش برای خصوصی سازی، این هم چنان از مشکلات نهادی ایران است. در اقتصادهای بزرگ دنیا سهم دولت از فعالیت های اقتصادی به زحمت به 10 درصد می رسد اما در ایران این رقم بیش از 60 درصد است. در ایران اقتصاد تمرکزگرا باعث شده هرچه استان ها فاصله بیشتری از پایتخت داشته باشند، از دسترسی به منابع توسعه دورتر بمانند.
پژوهشگران با توجه به آسیب های عمده تمرکزگرایی اقتصادی و سیاسی دولت پیشنهاد کردند دولت لایحه افزایش اختیارات اقتصادی و اداری دولت های محلی را به مجلس شورای اسلامی ارائه کند. علاوه بر آن، دولت در قانون بودجه سالانه به طور شفاف نسبت به تقویت دولت های محلی در استان ها و افزایش اختیارات آن ها برای مدیریت کارآمد و تولید ثروت و هزینه کرد بیشتر درآمدهای استانی اقام کند. از بعد حقوقی لازم است اختیارات اجرایی و مدیریتی بیشتری به دولت های محلی داده شود.
دیدگاه خود را در میان بگذارید