همه ما میدانیم که برای بقای کسبوکارمان نیاز داریم که روابط خوبی با مشتریانمان داشته و سعی کنیم آن را حفظ کنیم. ولی آیا میدانید که چگونه میتوانیم رابطهای مبتنی بر اعتماد با مشتریان خود برقرار کنیم؟
ما میتوانیم با استفاده از یکسری رفتارها و اقدامات ویژه، رابطهی دلخواهمان را با مشتریانمان ایجاد کنیم. وقتی که دریافتیم کدام یک از این اقدامات مؤثرترند، میتوانیم بر روی یک رابطهی طولانی مدت و سودمند با آنها حساب باز کنیم. پس باید بدانیم که بر روی کدام یک از رفتارها بهتر است تمرکز بیشتری کنیم و از کدام یک از آنها اجتناب کنیم. در این مقاله ما به شما خواهیم گفت دقیقا چه کار باید کنید.
معرفی مدل اعتماد مشتریان
پروفسور لورنت جورجس و پائولو گوئنزی (Laurent Georges and Paolo Guenzi) مدل اعتماد مشتریان را در سال ۲۰۰۸ در مقالهای تحت عنوان «Interpersonal trust in commercial relationships» منتشر کردند. این مدل که به نام خود این دو محقق نام گرفت، چهار عامل کلیدی برای ایجاد اعتماد متقابل بین افراد در ارتباطات تجاری ارائه میکند که عبارتند از:
گرایش مشتری یا مشتری محوری یا فروش محوری
تخصص
توانایی ایجاد علاقه
[اجتناب از] گرایش فروش
گرایش مشتری، مهارت و تخصص و توانایی ایجاد علاقه عواملی هستند که تأثیر مثبت بر اعتماد متقابل افراد میگذارند و منجر به ایجاد رابطهی قوی و طولانی مدت با مشتری میگردند. اما گرایش فروش عاملی است که تأثیر منفی گذاشته و اثر مخرب بر اعتماد متقابل میگذارد.
جورجس و گوئنزی این مدل را با مطالعه روی تاثیر فروشندگان و کارمندانی که با محیط بیرون و اجتماع برخورد داشتند، بر افزایش وفاداری مشتریان آنها در صنعت خدمات مالی، طراحی و ارائه کردهاند. این تحقیق ثابت میکند که هرچه اعتماد بیشتری بین ما و مشتری ایجاد شود، احتمال خرید مجدد او افزایش مییابد و همچنین بیش از پیش محصولات ما را به آشنایان و دوستان خود پیشنهاد و توصیه خواهد کرد.
اگرچه جامعهی هدف این پژوهش فروشندگان و کارمندان حرفهای در مواجهه با مشتریان خود هستند، اما شما میتوانید از آن برای برقراری ارتباط با اطرافیانتان نظیر رئیس و همکارانتان برای قبولاندن پیشنهاداتتان به آنها و افزایش اثرگذاری و نقش آفرینی خود در سازمانتان نیز استفاده کنید.
به کارگیری مدل
در اینجا با جزئیات بیشتر به بررسی چهار عامل ذکر شده میپردازیم و بررسی میکنیم که چطور میتوان از آنها برای ایجاد اعتماد بین خود و مشتریان استفاده کرد.
توجه به گرایش مشتری
فاکتور توجه به گرایش مشتری در حقیقت نشان دهندهی چگونگی توجه شما به خواستههای مشتری است. در تحقیق صورت گرفته، جوجس و گوئنزی دریافتند که فروشندهای که دارای این فاکتور مهم هست، ۸۶ درصد بیشتر از دیگران در ایجاد اعتماد بین خود و مشتری موفق میشود. اگر فاکتور توجه به گرایش مشتری در شما بالا باشد، اشتیاقی حقیقی و ناب در کمک کردن به مشتریانتان برای تصمیمگیری درست، خواهید داشت. در این صورت باید ارزیابی واقعیتری از نیازهای مشتری داشته باشید، محصولات و خدمات را با صداقت کامل به آنها معرفی کنید، و از حقه بازی و از فشار آوردن به آنها برای خرید محصولاتتان اجتناب کنید.
برای تقویت فاکتور گرایش مشتری در خودتان، از رویکرد فروش مشاورهای برای شناسایی و برآورده کردن نیازمندیهای مشتریان و اجتناب از «فروش سخت» استفاده کنید.
برای شناسایی خواستههای اصلی و حقیقی مشتریان خود از آنها سوالات موثر بپرسید و به آنها خوب گوش دهید. دریابید که محصولات و خدمات شما چگونه میتوانند مشکل آنها را حل کنند و نیازهای آنها را برآورده کنند؟
برای نگاه کردن به مسائل از زاویه دید مشتریان و رسیدن به نتیجهی برد-برد در طول مذاکره و حفظ رابطهی سازنده با آنها، از همدلی استفاده کنید.
داشتن تخصص و نشان دادن آن
میزان تخصص به سطح دانش، خبرگی و تواناییهای شما بستگی دارد. جورجس و گوئنزی دریافتند که ۸۲ درصد مشتریان به فروشندهای اعتماد بیشتری دارند که او را به عنوان یک متخصص قبول داشته باشند و ویژگیهای یک متخصص را در او ببینند.
وقتی که سطح بالایی از تخصص را از خود به نمایش بگذارید برای مشتری خیلی راحتتر خواهد بود که به شما اعتماد کند و مطمئن شود که محصول و یا خدمتی که شما به او عرضه میکنید، با توجه به نیاز او بهترین گزینه است. تخصص به شما اعتبار میبخشد و شما را قادر میسازد که با اعتمادبهنفس بالا به سوالات و درخواستهای مشتریان به خوبی پاسخ دهید.
برای به دست آوردن تخصص، تا جایی که میتوانید همه چیز را در مورد محصول خودتان و رقبایتان یاد بگیرید. سپس بیاموزید که چطور خود را به عنوان یک متخصص به دیگران بشناسانید. علاوه بر این موارد شما میتواند با ایجاد یک بلاگ و یا صفحه در شبکههای اجتماعی در مورد مباحث مربوط به محصول و یا کارتان بنویسید. از مجلات، روزنامهها و مقالات استفاده کنید. اطلاعات مورد نیاز در مورد محصول را برای مشتریان از منابع مختلف جمع آوری کرده و در اختیار آنها قرار دهید.
همچنین اطلاعات خود دربارهی صنعتی که در آن اشتغال دارید، به روز نگه دارید. ممکن است برای این کار لازم باشد تا از طریق شبکههای اجتماعی با خبرگان شاغل در صنعتتان در ارتباط باشید و در رویدادهایی نظیر نمایشگاهها و همایشها شرکت کنید، که به شما کمک میکنند تا درک عمیق تری از صنعتتان داشته باشید.
توانایی ایجاد علاقه در مشتری
توانایی ایجاد علاقه مربوط به تأثیری است که شما بر روی دیگران میگذارید. جورجس و گوئنزی دریافتند که ایجاد علاقه در مشتری در اولین مراحل ارتباط با مشتری میتواند منجر به اعتمادسازی گردد. اما اگر با دیگر عاملهای کلیدی مثبت دیگر همراه نشود نمیتواند تأثیر لازم را بر رابطهی طولانی مدتان داشته باشد.
در ابتدا، بیاموزید که در برخورد اول تأثیرگذار باشید. در چشم طرف مقابل نگاه کنید، به گرمی دست او را بفشارید و لباس رسمی و مرتب بپوشید. با دقت به آنچه که میخواهد به شما بگوید گوش فرا دهید. به خواستهها و نیازهای او علاقه نشان دهید. مثلاً اگر محصول مورد نظر او را ندارید، ناراحتی خود را از اینکه نتوانستید به او کمک کنید ابراز کنید و اگر محصولی دارید که کاملاً نیاز او را پوشش میدهد، اشتیاق و شادی خود را ابراز کنید و همیشه مؤدب و فروتن باشید حتی اگر طرف مقابل اینگونه نباشد.
همچنین میتوانید با معرفی بیشتر خود و صحبت کردن در مورد علایق و تجربیاتتان رابطهتان را شخصی تر کنید و با تکیه بر هوش عاطفی و دید مثبتتان در طرف مقابل ایجاد علاقه کنید. سعی کنید کاری کنید که دیگران از بودن در کنار شما احساس خوبی داشته باشند. با ستایش صادقانهی طرف مقابل و قدر دانی از او صمیمیت خود را نشان داده و دانش و تخصص خود را در اختیار او قرار دهید.
[اجتناب از] توجه به گرایش فروش
فاکتور توجه به گرایش فروش یک عامل منفی در ایجاد اعتماد به شمار میرود و در تضاد با عامل توجه به گرایش مشتری است. جورجس و گوئنزی دریافتند که فروشندگانی که گرایش به فروش دارند، تا ۸۸ درصد در ایجاد ارتباط همراه با اعتماد با مشتریانشان ناموفقند. افرادی که گرایش به فروش دارند بیش از اینکه به برآورده کردن نیازها و خواستههای مشتریانشان علاقهمند باشند، صرفاً به دنبال فروش محصولاتشان هستند. لذا ممکن است که محصولات و خدماتشان را با جزئیات درست و دقیق و صادقانه به مشتری معرفی نکنند و از طریق حقهبازی و فشار آوردن به مشتری بخواهند محصول خود را به او بفروشند. اگر به دنبال اعتماد و وفاداری مشتریانتان هستید بهتر است از رفتارهای اینچنینی اجتناب کنید و به جای آن به گرایش مشتری، توجه بیشتری داشته باشید.
منبع: چطور
دیدگاه خود را در میان بگذارید