به گزارش ایسپیا به نقل از دنیای اقتصاد در شرایطی که فرصت جهش تولید صادراتمحور پیشروی صنایع داخلی است، برنامههای دولت و مجلس در حوزه ارزی مستقیما این پتانسیل را نشانه رفته است. بودجه ۱۴۰۰ که از زمان ارائه به مجلس محل دعوای دولتمردان و نمایندگان مجلس بوده، در هر دو سناریو ارائه شده از سوی دو نهاد، بهشکل جدی در پی صنعتزدایی است و ناخواسته توسعه صنعتی را هدف قرار داده است.
آسیبشناسیها نشان میدهد سرکوب نرخ دلار در شرایط فعلی، مانعی جدی بر سر راه افزایش صادرات کالاهای صنعتی است. عموم تجربیات جهانی نیز حکایت از آن دارد که رشد تولید صنعتی و افزایش صادرات کالا حاصل ثبات ارزی و حتی کاهش مصنوعی ارزش پول ملی است. دولت و مجلس اما کماکان بدون گرفتن درس از تجربیات قبلی بر وعده کاهش قیمت ارز با هدف جلبنظر عموم مردم توجه دارند. البته این میزان در نرخی که دولت با رقم ۱۱هزار و ۵۰۰تومان برای ارز تعیین کرده بود، شدت بیشتری دارد ولی نرخ اعلامی از سوی مجلس نیز که روی رقم ۱۷هزار و ۵۰۰تومان متمرکز شده، کارکردی مشابه با نگاه و نظر دولت اما در ابعاد کمتر و کوچکتر دارد. با این حال در هر دو سناریو، صنعت قربانی خواهد شد.
این روند که بارها و بارها در برهههای مختلف طی ۵دهه گذشته تکرار شده، عموما از ناحیه سرکوب قیمت ارز به پایینتر از نرخ واقعی آن اتفاق افتاده و تداوم آن از مجرای دلارهای نفتی شارژ شده است. حال که برای نخستین بار در نیم قرن گذشته نرخ بازاری ارز از نرخ حقیقی ارز پیش افتاده، فرصت برای استفاده از مزیتهای نسبی اقتصاد ایران اعم از کارگر، مواد اولیه، انرژی و جغرافیای کشور فراهم است. با این حال تحول صنعتی از مجرای صادراتمحوری دوباره بازیچه سیاست ارزی دولت و مجلس شده است.
آنچه از هشدار فعالان اقتصادی، کارشناسان صنعت و اقتصاددانان نسبت به رویکرد ارزی سیاستگذار در بودجه ۱۴۰۰ قابل فهم است، ترس از بازگشت نوسان ارزی است که عمدتا ناشی از بازی دولت با بازار پول از مجرای تورم و انتظارات تورمی رخ میدهد و تبعات زیانبار بسیاری را به تولیدکنندگان تحمیل میکند. نوسان ارز که توضیح زیان آن بر تولید نیاز به توضیح ندارد، تولیدکننده را از ناحیه سازماندهی کارخانه و خرید موجودی تا انبار و فروش و صادرات تحتتاثیر قرار میدهد. در این باره علی سعدوندی و محمدرضا کلاهی در گفتوگویی با «ایبنا» نقطهنظرات جالبی را ارائه کردند. نقطه اتصال پیشنهاد این دو کارشناس به سیاستگذار البته یک چیز است: لطفا از سرکوب نرخ ارز پرهیز کنید! هرچند پیشنهاد علیرضا کلاهی بیشتر روی تجربه کاهش مصنوعی نرخ ارز (devaluation money) متمرکز است که در اقتصادهای جنوبشرق آسیا بهویژه چین و ژاپن به کار میرود. سعدوندی هم معتقد است سیاست تخیله حباب ارزی باید کاملا کنار گذاشته شده و از صنعتزدایی دوباره با اهرم دلار ارزان پرهیز شود.
سعدوندی: فرصت جهش بزرگ پس از نیمقرن
بیماری هلندی، تزریق دلارهای نفتی و سرکوب نرخ ارز سه نقطه نگرانکنندهای است که بحث علی سعدوندی را به صنعتزدایی وصل میکند. این اقتصاددان معتقد است نه تنها صنعت که بازار بورس و کل بازار سرمایه از اشتباهات سیاستی در حوزه ارز متاثر خواهد شد و این تنها به بهای یک رفتار پوپولیستی برای یک رضایت خاطر عمومی آن هم در کوتاهمدت رخ میدهد. سیاستگذار که بهواسطه برخی اتفاقات در فضای خارجی در ماههای اخیر پیوسته وعده تخیله حباب ارزی، کاهش قیمت دلار و ایجاد امید در راستای گشایش اقتصادی را به جامعه داده، برنامه دارد نرخ ارز را در محدوده پایینتر از ۲۰ هزار تومان تثبیت کند. با این حال عمده اقتصاددانان و افرادی نظیر پویا ناظران، معتقدند نرخ ارز در محدوده ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان قرار دارد و باید از طریق سپردن تعادل آن به بازار و خروج کشور از اقتصاد نفتی و وابستگی به پترودلارها، کشور از ناحیه نوسانات ارزی و تورم مصون شود. در این باره علی سعدوندی معتقد است: تخلیه حباب ارز دستاوردی برای اقتصاد ایران ندارد. در واقع تخیله این حباب نه تنها دستاوردی برای اقتصاد ایران به همراه نداشته که اگر از این مقدار هم پایینتر رود، خوب نیست زیرا باعث به وجود آمدن روندی تحت عنوان صنعتزدایی خواهد شد. سایر کشورهای جهان نرخ ارز را تحت کنترل درمیآورند، منتها منظور از این کار آن است که نرخ ارز بالاتر از نرخ حقیقی متوقف شود.
سعدوندی در ادامه افزود: مشکلی در اقتصاد کشور وجود دارد به نام بیماری هلندی که بسیار پابرجا و ادامهدار بوده است. این بیماری زمانی روی میدهد که نرخ ارز به زیر نرخ حقیقی آورده شود که با دسترسی به منابع ارزی به سادگی امکانپذیر است و میتوان از این طریق قیمت ارز را کاهش داد، حتی در کوتاهمدت هم توانایی روبهرو شدن قیمت ارز با کاهش شدید وجود دارد، اما به نفع اقتصاد کشور نیست. این استاد دانشگاه همچنین افزود: این کارها سیاستهایی است که ۵۰ سال انجام میشود و به وضعیت امروز رسیده، متاسفانه برای سیاست فوق پذیرش زیادی هم وجود دارد، ولی اشتباه است.
کلاهی: دچار رکود تورمی هستیم
نایبرئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران، یک سیاست امتحان شده در اقتصادهای صادراتمحور شرق آسیا را به سیاستگذار ایرانی پیشنهاد میدهد. علیرضا کلاهی در گفتوگو با «ایبنا» اعلام کرده اقتصادهای موفق و آنهایی که تولید پُررونق و رشد اقتصادی دارند، اکثرا سعی میکنند از افزایش نرخ ارز ملی خودشان جلوگیری کنند. در حقیقت به یک نحوی نرخ ارز خودشان را سرکوب میکنند که بتوانند رقابتپذیری اقتصادشان را حفظ بکنند. کما اینکه میبینید در بحثهای بین اتحادیه اروپا، آمریکا و چین و در بحثهایی که سازمان تجارت جهانی با چین داشته، اصلیترین اتهام سرکوب نرخ آر.ان.بی است و میگویند چین بهصورت مصنوعی نرخ آر.ان.بی را پایین نگه می دارد.
این فعال اقتصادی میافزاید: یکی از شواهد این امر، همین است که دولت چین با منابع مازاد خودش مرتب اوراق قرضه دلار میخرد و داراییاش در این مورد به بیش از ۳ تریلیون دلار رسیده است. مسیری که ما برعکس رفتیم؛ البته اقتصاد ما یکجوری بیمار شده که رشد تولید مناسبی نداریم و دچار رکود تورمی هستیم، آن وقت در مقاطعی هم نرخ دلار را مصنوعی سرکوب کردیم که عمدتا برمیگردد به نیمه دوم دولت گذشته و حتی اوایل دولت تدبیر که این کار به تولید و اشتغال آسیب زد؛ ولی تورم را تا یک حدی مدیریت میکند، اگر هم نرخ ارز رها شود، منجر به جهش تورم میشود.
از آن طرف هم چون اقتصاد آماده نیست و رابطههای تجاریاش با بازار هدف تعریف نشده، در نتیجه ما رشد صادرات نمیبینیم. در واقع در یک جایی گیر کردهایم که از همه طرف چوب موضوع نرخ ارز را میخوریم؛ یعنی با افزایش آن، صادرات ما به سایر کشورها رونق نمیگیرد و از آن طرف هم تورم ایجاد میشود و کاهش هم میدهیم و منجر به از بین رفتن تولید میشود.
توسعه صنعتی با تعویض سیاست ارزی
قاطبه کارشناسانی که روی تجربیات توسعه صنعتی تمرکز دارند، بر لزوم ثبات و نه تثبیت نرخ ارز تاکید میکنند. کلاهی نیز در همین راستا معتقد است باید بازیهای سیاسی با نرخ ارز و حرکتهایی که سعی در نگه داشتن نرخ ارز در یک سطح غیرواقعی که نهایتا هم از کنترل خارج و باعث جهش میشود را کنار بگذاریم و دچار این پارادایمها نشویم، تا بتوانیم یک ثباتی را در اقتصاد حفظ بکنیم که بتواند تولید کشور را رونق دهد و فعالان اقتصادی بتوانند تا مدتی چشماندازی داشته باشند. این را همه باید بدانیم که در شرایط ناپایداری و بیثباتی، هیچ وقت فعالیت ریشهدار به شکل اصولی شکل نمیگیرد و فقط فعالیتهای سوداگرانه است که در این شرایط جذاب است و نهایتا هم عمده سرمایه کشور به سمت فعالیتهای سوداگرانه میرود.
دیدگاه خود را در میان بگذارید